داستان تمام آسمان

در مجموع احساس خوبی نسبت به او دارم و بر این باورم که می توانم بقیه عمرم را در کنار او زندگی کنم! شیوانا گفت: اما پدر او آشپز مدرسه است و دخترک مجبور است به پدرش در کار آشپزی کمک کند.آیا تصور می کنی می توانی با کسی ازدواج کنی که برای بقیه همکلاسی هایت غذا بپزد و ظرف های غذای آن ها را تمیز کند.”ابر نیمه تمام” کمی در خود فرو رفت و بعد گفت: به این موضوع فکر نکرده بودم.

 

خوب این نقطه ضعف مهمی است که باید در نظر می گرفتم.شیوانا تبسمی کرد و گفت: پس بدان که عشق و احساس تو به این دختر هوسی زودگذر و التهابی گذرا بیش نیست و بی جهت خودت و او را بی حیثیت مکن! دو هفته بعد “ابر نیمه تمام” نزد شیوانا آمد و گفت که نمی تواند فکر دختر آشپز را از سر بیرون کند.

 

 هر جا می رود او را می بیند و به هر چه فکر می کند اول و آخرش به او ختم می شود. شیوانا تبسمی کرد و گفت: اما دخترک نصف صورتش زخم دارد و دستانش به خاطر کار ، ضخیم و کلفت شده است. به راستی بد نیست که همسر تو فردی چنین زشت و خشن باشد. آیا به زیبایی نه چندان زیاد او فکر کرده ای! شاید علت این که تا الان تردید کرده ای و قدم پیش نگذاشته ای همین کم بودن زیبایی او باشد!؟ پسر کمی در خود فرو رفت و گفت حق با شماست استاد! این دخترک کمی هم پیر است و چند سال دیگر شکسته می شود.

 

آن وقت من باید با یک مادر بزرگ تا آخر عمر سر کنم! شیوانا تبسمی کرد و گفت: پس بدان که عشق و احساس تو به این دختر هوسی زودگذر و التهابی گذرا بیش نیست و بی جهت خودت و او را بی حیثیت مکن! پسرک راهش را کشید و رفت. یکی از شاگردان خطاب به شیوانا گفت که چرا بین عشق دو جوان شک و تردید می اندازید و مانع از جفت شدن آن ها می شوید. شیوانا تبسمی کرد و پاسخ داد: هوس لازمه ی جفت شدن دو نفر نیست.

 

عشق لازم است و ” ابر نیمه تمام ” هنوز چیزهای دیگر را بیشتر از دختر آشپز دوست دارد.یک ماه بعد خبر رسید که “ابر نیمه تمام” بی اعتنا به شیوانا و اندرزهای او درس و مشق را رها کرده است و نزد دختر آشپز رفته و او را به همسری خود انتخاب کرده است و چون شغلی نداشته است در کنار پدر همسر خود به عنوان کمک آشپز استخدام شده است.

 

یکی از شاگردان نزد شیوانا آمد و در مقابل جمع به بدگویی ” ابر نیمه تمام” پرداخت و گفت: این پسر حرمت استاد و مدرسه را زیر پا گذاشته است و به جای آموختن عشق و معرفت در حضور شما به سراغ آشپزی رفته است. جا دارد او را به خاطر این بی حرمتی به مرام عشق و معرفت از مدرسه بیرون کنید!؟ شیوانا تبسمی کرد وگفت: دیگر کسی حق ندارد به کمک آشپز جدید مدرسه ” ابر نیمه تمام” بگوید از این پس نام او “ تمام آسمان“ است. اگر من از این به بعد در مدرسه نبودم سوالات خود در مورد عشق و معرفت را از “تمام آسمان” بپرسید.

 

همه این درس و معرفت برای این است که به مرحله و درک ” تمام آسمان ” برسید . او اکنون معنای عملی و واقعی عشق را در رفتار و کردار خود نشان داده است


نظرات شما عزیزان:

امیرمحمد
ساعت17:58---5 اسفند 1390
Dameeeeeeeeet ghiiiiiiiizh

kheyli ghashang boood

ey kash manam roozi betoonam ESHGH ro dark konam



be omide dark ESHGH bezan Ghadddesh



پاسخ:مرسي از نظرت لطف داري عزيزم و به اميد روزي كه همه ي آدم ها معاني عشق واقعي رو درك كنن


نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:






موضوعات مرتبط: داستان ، ،
برچسب‌ها: داستان , عاشقانه , داستان تمام آسمان , آسمون , عشق , ,

تاريخ : پنج شنبه 4 اسفند 1390 | 8:56 | نویسنده : محمد |
.: Weblog Themes By BlackSkin :.